حناق !
واین است صدای آزادگانی که شنیده نشدند و نمی شوند
قابل توجه دوستانی که گوششان را به سنگینی زده اند و با مصلحت سنجی های روشنفکرانه، استفاده از هر وسیله را برای رسیدن به هدف مجاز می دانند ( و خدا می داند هدف چیست )
اگر رفقا اجازه دهند و به فروش کلوپی حضرات اخراجی لطمه ای نخورد و گوش شیطان کر موجبات شادی نادرها و سیمین ها را هم فراهم نکنیم و به ساخت رسوایی دهنمکی خدشه ای وارد نشود و هزار انگ دیگر بارمان نکنند؛ می خواهم نقل قولی کنم از دو آزاده ای که رنجیدیند از اخراجی های افراطی و رنجش خود را بی هیچ ملاحظه ای از پس سانسور های مصلحت سنجانه رسانه به اصطلاح ملی؛ در ماه عسل مهمانی خدا ابراز کردند.
این حرف؛ صحبت حقیره بی تجربه و جوگیر نیست!
صحبت آزاده ایست که جنگ، اسارت، شهادت، و بسیاری از کلمات قشنگی را که امثال من فقط در لق لقه کردنه آن ها متبحر شده ایم را به چشم دل، باطن و یقین دیده اند و با آن زندگی کرده اند
جلالوند:
« اخراجی ها با آبروی ما بازی کرد!!!»
در خانه اگر کس است یک حرف بس است...
بگذریم که اغلب بیش تر از یک حرف، مجالی برای گفتن نیست؛ که به لطف مسئولین رسانه فرصت برای روح بازی و خرافات و ... زیاد است و برای خیلی چیزها وقت نداریم!
پ.ن: و باید خداقوتی گفت به احسان و رفقایش؛ برای شیرنی ماه عسلشان
پ.ن: راستی یه سوال. زمان نقد شاهکارهای حضرات کیه؟ وقتی پروانه ساخت رسواییشان را گرفتند؟