از شیطان پرسید اینها چیست؟ گفت اینها طوق است.
پرسید کجا می بری؟ جواب داد، می برم تا هرکس که می خواهد رو به خدا برود، گردنش بیاندازم و اینطرف بکشم که نرود.
پرسید مال ِ من کدام است؟ گفت تو که طوق نمی خواهی، خودت می آیی!
بنده اینجا حاشیه می زدم. در مجالس عمومی بین رفقایی مثل شما، می گفتم حتی یک نفر هم نشد که خواب ببیند و این را بگوید که در خواب امام زمان (عج) یا یک سیدی را دیدم که طوق روی کولش زیاد داشت و می رفت.
سلام کردم و پرسیدم آقا اینها چیه روی کولتون؟ فرمودند اینها طوق است.
پرسیدم کجا می برید؟ فرمودند می بریم تا هرکس که می خواهد اطاعت ِ شیطان را بکند بیاندازیم گردنش و رو به خودمان می کشیم.
آنوقت گفتم مال ِ من کدام است؟ گفتند تو که طوق نمی خواهی، خودت می آیی!
تو را به خدا این خواب به این خوبی را ببین.
می گویم آن خواب را دیدند و اغلب هم می گویند و مرتب در کتاب ها نوشتند؛ اما اینجور خوابی را هیچکس ندید و هرکس هم دیده نگفته است!
این را برای خودمان گفتم که عبرت بگیرید که بشر چقدر جاهل است و پایین ها افتاده است! آنطور خواب را مرتب می بینند که طوق در گردن شیطان بوده است و می رفته و کدام مال من است و خودت می آیی و مانند اینها ...
می دانید که این ها همه غصه آور است. اینطور نیست؟ اینکه همه اش بگوییم وای شیطان انگار برای من هم طوق دستش هست و آن یکی هم بگوید عجب! شیطان به یک عالِم گفته است خودت می آیی! پس دیگران که جای خود دارند. همه اش غصه می آورد. اینطور نیست؟
حزن آور و غصه آور و یاس آور و بیچاره کننده است. یک خواب دیده ببین چه جور است. من گفتم خواب دومی را که تعریف کردم هیچکس ندیده است. ببین چقدر مردم به خدا و ائمه بد بین اند!
حداقل به دروغ هم که بود می خواستید یک کدامتان، یک چنین خوابی را هم ببینید.
این را در مجالس می گفتم. البته جز نصیحت است. این خواب دوم را که آدم بشنود، چقدر قشنگ می شود. چقدر شیرین است. بنده بعضی از اینجور حاشیه ها را دارم که اگر یک وقت گفتم شما بدانید که برای زنده بودن ِ خودمان می خواهم. خدای ناخواسته برای اهانت به عقاید مردم و افکار مردم و کوچک کردن ِ مردم نمی خواهم. قصد اهانت ندارم. بشر است و کوچک است و آنطور خواب می بیند.
گفت اگر خواب هم می خواهید ببینید یک کاری کنید و از خدا بخواهید که خواب های خوب ببینید. خواب های خوب و بلند و زیباا ببینید. از خدا بخواه و دعا کن و بگو:
خدایا، بیداری هایم را قشنگ کن که قشنگ ببینم و اگر هر آینه در بیداری ها لیاقت ندارم، خوابم را یک کاری کن که خواب خوب ببینم.
حاج محمد اسماعیل دولابی
کتاب ششم طوبی محبت