گفت یعنی طوس می شود مکّه؟
گفت کعبه اگر خانه ی حضرت ِ خداست؛ طوس می شود عرشُ الله !
گفت نحنُ ابنا الدّلیل. ما العرش!؟
گفت عرش اعظم از کرسی است و هوَ رَبُّ العَرش العَظیم
گفت کرسی چیست؟
گفت صادق خوبی ها فرمود؛ وسع کرسیّه السّماوات و الارض یعنی وسع علمه السّماوات و الارض!
گفت یعنی عرش محلّ ِ استقرار علم ِ خداست؟
گفت عرش، مُلک عظیم است و محلّ ِ استقرار علم و تدبیر امور که ثمّ اسْتوَی عَلَی الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الأَمْرَ
گفت استوی چه صیغه ایست؟
گفت الرّحمن علی العرش استوی و استوی یعنی احاطه ی حضرت ِ رب در عرش و فرش علی السّویّه است!
گفت؛ طوس این وسط کجاست ؟
گفت شنیده ای قلب ُ المومن ِ عرشٌ الرّحمن؟
گفت مومن کیست؟
گفت اول مومن، جناب ِ حضرت ِ رحمانی است که السّلام المومن المهیمن
دوم مومن احمدیست که آمن الرّسول بما أنزل إلیه من ربّه
و سوم مومن ِ عالم ولیّ امریست که خدا به ایمانشان وصفشان کرد که انّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون
گفت آیه دلالت می کند بر ایمان علی (ع)، ابوالحسن (ع)کجاست؟
گفت نفرموده الّذی که الّذین صیغه ی جمع است و از حضرت حیدر تا صاحب (عج) را شامل است!
خلاصه بگویمت،
قلب ُ الرّضا عرش الرّحمن!
جناب ِ ولی نعمت،
قلب ِ مبارکت اگر عرش خداست؛ ما را چه حاجت به علم الرّجال که ما یقین کرده ایم حدیث ِ من زار قبر ولدی علی و بات عنده لیلة؛ کان کمن زار الله فی عرشه
ما امّا،
دلتنگ ِ زیارت ِ خداییم در بیتوته های شبانه ی بهشت الرّضای طوس