تربت الـ حـ سـ یــ ن






تربت الـ حـ سـ یــ ن

کربلا تربت می‌سازد و همه ابدان شیعیان را تربت می‌کند
از عطش، آب بدن خشک می‌شود و تشنه دنیا و آخرت می‌شود؛
هم تشنه آب ظاهری می‌شود و هم تشنه معنوی
کسی که تشنه کربلا شد، بدنش سرانجام تربت می‌شود
همین بدن ظاهری، حتی اگر نمرده باشد!
و این یعنی معنای موتوا قبل ان تموتوا

كلّ يوم اگر براي ما عاشوراست و كلّ ارض كــربلا، سلام هاي مقدّس ِ صبح و شام ِ حضرت ِ ناحيه، سرّ ِ خون - اشك هاي جناب ِ صاحب (عـجّل الله فرجه الشّريف) اند ... أَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّد حَبيبِ اللهِ وَ صِفْوَتِهِ ... أَلسَّلامُ عَلى أَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلِىِّ بْنِ أَبي طالِب الْمَخْصُوصِ بِاُخُوَّتِهِ ... أَلسَّلامُ عَلى فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ابْنَتِهِ ... أَلسَّلامُ عَلى أَبي مُحَمَّد الْحَسَنِ وَصِىِّ أَبيهِ وَ خَليفَتِهِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ في سِـرِّهِ وَ عَلانِـيَـتِـهِ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ في تُرْبَتِهِ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَْ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّيَّـتِـهِ ... أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَِمِ الاَْ نْبِيآءِ ... أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَيِّدِ الاَْوْصِيآءِ ... أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ... أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَديجَةَ الْكُبْرى ... أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى ... أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْـمَـأْوى ... أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ ... أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْكِسْآءِ ... أَلسَّلامُ عَلى غَريبِ الْغُرَبآءِ ... أَلسَّلامُ عَلى شَهيدِ الشُّهَدآءِ ... أَلسَّلامُ عَلى قَتيلِ الاَْدْعِيآءِ ... أَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ كَرْبَلآءَ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَةُ السَّمآءِ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّيَّتُهُ الاَْزْكِيآءُ ... أَلسَّلامُ عَلى يَعْسُوبِ الدّينِ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهينِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ السّاداتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِياتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ ... أَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمينَ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتيلِ الْمَظْلُومِ ... أَلسَّلامُ عَلى أَخيهِ الْمَسْمُومِ ... أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْكَبيرِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضيـعِ الصَّغيرِ ... أَلسَّلامُ عَـلَى الاَْبْدانِ السَّليبَةِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَةِ الْقَريبَةِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلينَ فِى الْفَلَواتِ ... أَلسَّلامُ عَلَى النّازِحينَ عَنِ الاَْوْطانِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفان ... أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاَْبْدانِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر ... أَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ التُّرْبَةِ الزّاكِيَةِ ... أَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ الْقُبَّةِ السّامِيَةِ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَليلُ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنِ افْتَـخَرَ بِهِ جَبْرَئيلُ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِي الْمَهْدِ ميكآئيلُ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُكِثَتْ ذِمَّـتُهُ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِكَتْ حُرْمَتُهُ ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُريقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِكَأْساتِ الرِّماحِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى ... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتينِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامي بِلا مُعين ... أَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيبِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّليبِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيبِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ ... أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِيَةِ فِى الْفَلَواتِ ... تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِياتُ ... وَ تَخْتَلِفُ إِلَيْهَا السِّباعُ الضّـارِياتُ ... أَلسَّلامُ عَلَيْك َ يا مَوْلاىَ وَ عَلَى الْمَلآ ئِكَةِ الْمُرَفْرِفينَ حَوْلَ قُبَّتِك ...

جهادی دوباره برای فتح قله های اقتصاد

جمعه, ۴ فروردين ۱۳۹۱، ۱۲:۱۴ ق.ظ

جهادی دوباره برای فتح قله های اقتصاد

http://www.ignitepotentials.com/wp-content/gallery/ignite-photos/seedlinginhand.jpg

یکی از اصول مدیریتی پیشرفته، در هر تشکیلات، یا در مقیاس بزرگ‌تر، در هر نظام؛ جهت دهی مناسب در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر است. از منظر استراتژیک نیز، تعیین و تبیین اهداف اصلی نظام از دیگر وظایف هر حاکمیت است که البته مستلزم شناخت دقیق از پتانسیل‌ها و توانایی‌های جامعه و همچنین آگاهی لازم از شرایط روز جهان و منطقه می‌باشد. معمولا مدیران موفق همواره به روی مقاصد اصلی خود به هر عنوان تاکید داشته و در تلاش اند تا اهداف مورد نظر خویش را، به انحای گوناگون برای جامعه تحت نظرشان، تبدیل به آرمان نمایند و علی رغم تحرکات کاتوره‌ای بخش‌های مختلف، که در نگاه نخست به جهت‌ های متفاوتی می‌باشد؛ حرکت جمعی و مجموع جبری تلاش‌های نظام، همگی به سمت و سوی پیشبرد هدف غایی مجموعه، ختم شود.

در همین راستا نامگذاری هر سال، توسط مقام معظم رهبری، حرکتی است مبارک، در راستای رسیدن به نوعی وحدت و انسجام ملی، برای نیل به یک مقصود بزرگ. پرواضح است مقاصدی که دست یابی به آن‌ها در نخستین نگاه، دور از دسترس می‌نماید؛ با تلاش همه جانبه که البته در گام اول نیازمند معرفتی صحیح نسبت به هدف تعیین شده است؛ می‌تواند به مصداق وعده‌ »ید الله مع الجماعه» به اهدافی قابل دستیابی مبدل گردد.

مسلما  تحلیل و بررسی نامگذاری سال‌های گذشته و پرداختن به نقاط قوت و ضعفی که وجود داشته‌ و واکاوی دقیق دلایل و عوامل موثر، در نیل یا عدم دستیابی به اهداف تعیین شده‌ای چون کار مضاعف، همت مضاعف یا حهاد اقتصادی؛ امریست ضروری که در پیشبرد مقاصد آینده نیز موثر خواهد بود؛

در این نوشتار قصد بررسی مفصل سال های گذشته را نداریم اما به ناچار باید به نکته ای اساسی اشاره کنیم که مخاطب آن بیش از هرکس، مسئولین، اهالی قلم و اساتید محترم می باشند!

همانطور که در ابتدا اشاره شد، یکی از وظایف اساسی رهبری جامعه اسلامی، مشخص نمودن اولویت های اساسی مسائل استراتژیک کشور و دعوت توده مردم و مسئولین به این موارد می باشد؛ مساله ای که تا به حال،  به اعتراف کارشناسان داخلی و خارجی، به بهترین نحو ممکن و با بصیرت و سیاستی مثال زدنی، توسط رهبری گرانقدر انجام شده است. اما یقیناً، وظیفه اصلی تبیین و اجرایی کردن موارد مشخص شده، با نخبگان، اساتید و مسئولین گرامی است. وظیفه ای که متاسفانه تا به امروز به صورت قابل قبولی انجام نگشته و غالبا به پرداخت هایی ظاهری از جنس بنرها و شعارهای تکراری اکتفا شده است!

باید گفت نامگذاری سال 91 تحت عنوان سال تولید ملی، حمایت از کار وسرمایه ایرانی، نه تنها شعار جدیدی نبوده و نیست بلکه در واقع تاکید مجدد بر شعار سال گذشته ای است که آنچنان که باید و شاید به آن توجه نشد و اگر کمی دید خود را مرتفع تر کنیم خواهیم دید حتی شعار جهاد اقتصادی نیز در تبیین شعار همت مضاعف، کار مضاعف طرح شد! این امر اولا نشان دهنده دید ماکروسکوپیک و کلان رهبری در ترسیم اهداف اصلی نظام می باشد و ثانیا نشان دهنده ضعف جبهه انقلاب اسلامی در تبیین مسائل فوق برای توده مردم است که به ناچار بار این کوتاهی نخبگان، به دوش رهبری انقلاب تحمیل شده است تا با ورود ریزتر به شعارهای مطرح شده، خود مسئولیت تبیین میکروسکوپیک را نیز برعهده گیرد!

با مقدمه طرح شده و پیش فرض اینکه سال جاری در واقع ادامه جهادی است اقتصادی است، به ذکر برخی نکات در این مورد خواهیم پرداخت.

1. از بهترین روش‌های تحلیل یک مساله، بررسی واژه به واژه آن از دیدگاه علم لغت می‌باشد. از این منظر جهاد برگرفته از ریشه جهد و جهد به معنای تلاش و حرکت است؛ اما نوعی تلاش ویژه و مضاعف. حرکتی که که باید دارای شتاب لازم جهت جهش از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب باشد. پس جهاد، با کار معمولی یا روزمره بسیار متفاوت است. سخن دیگر اینکه معنایی که از استعمال واژگان جهاد بر ذهن متبادر می‌گردد؛ مفهومی است جمعی و گروهی. و از این حیث با مفاهیمی چون نهضت دارای مشابهت است؛ اما اگر نهضت را به معنای برخاستن و شروعی بدانیم که حتی اگر اندک باشد مطلوب است؛ جهاد دارای معنایی بالاتر و به تلاشی خاص برای یک جهش بزرگ اطلاق می‌گردد. همچنین از منظر علم لغت، برای معنای لغوی اقتصاد، تعاریف مختلفی بیان شده است. برخی آن را به معنای میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری دانسته‌اند که در آیه‌ی «و اقصد فی مشیک» نیز به همین معنی به کار رفته است و برخی آنرا از معنای عرفی آن تعمیم داده و معادل economy می‌دانند. که از این حیث ارسطو، علم اقتصاد را مدیریت خانه در گستره زمان تعریف کرده و آدام اسمیت آن را علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل معرفی کرده است. استوارت میل نیز در تعریفی مشابه، اقتصاد را بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع می‌داند و شاید بتوان در تعریفی جامع تر، اقتصاد را کسب و تولید درآمد و تمتع از آن برای تربیت دادن زندگی دانست.

2. گذشته از این معانی لغوی، در فرهنگ اسلامی، واژگان جهاد دارای نوعی بار معنوی است تا جایی که بارها در ساختار فعل امر «جاهدوا» در قرآن کریم استعمال گشته است. حال ترکیب کلام مقدس جهاد، با اقتصادی که غالبا در چارچوب مسائل مادی محدود می‌شود؛ تلفیقی است ظریف از کنار هم نشاندن این دو امر مادی و معنوی که پیش از این نیز، توسط معمار کبیر انقلاب اسلامی در ترکیب واژه جهاد سازندگی به کار رفته است.

3. نکته دیگری که ذکر آن خالی از لطف نیست، توجه به تفاوت معنایی دو مفهوم جهاد و هجرت است. هجرت در فرهنگ اسلامی نوعی دوری جستن از موانع و مشکلاتی است که تحمل آن‌ها دشوار بوده و البته اگر مطابق با اوامر الهی و با قصد انجام اوامر دینی و هجر از مواردی که مورد نهی خداوند است انجام گیرد؛ امریست صواب، که در قرآن کریم نیز مصادیق مهاجرین ماجور خوانده شده‌اند. اما جهاد با یک بار معنایی فراتر، به معنای جهد و کوشش برای روبه رویی با موانع و تلاش برای رفع آن‌هاست.

4. آخرین صحبت پیرامون لفظ جهاد آنکه، استعمال این کلام خواه ناخواه فضایی نظامی را در ذهن مجسم می‌کند که می توان از این وجه تشابه استفاده نمود. برای مثال، در محیط نظامی در درجه اول، به یک دیده بان نیازمندیم و در عرصه جهاد اقتصادی نیز، گام نخست، رصد وضعیت جامعه بین الملل از حیث پارامترهای اقتصادی و شناخت صحیح و واقع بینانه از استعدادها و پتانسیل‌های داخلی می‌باشد. چیزی که باید امسال مورد تاکید بیش تر قرار گیرد

5. در هر عرصه من جمله جهاد اقتصادی، پس از مشخص شدن مقصود مطلوب، گام بعدی ترسیم یک نقشه راهبردی برای اهداف تعیین شده در چشم انداز می‌باشد؛ که مسلما پیشبرد این امر بیش از هرکس برعهده کارشناسان اقتصادی است تا با دیدی علمی و اسلامی، قله‌های پیشرفت را برای صنعتگران و عوامل موثر در اقتصاد ترسیم نمایند. لازم به تذکر است همانگونه که اشاره شد؛ جهاد اقتصادی علاوه بر مفهوم مادی خود، دارای نوعی بار معنوی نیز می‌باشد که این مهم نیازمند تعریف یا تصحیح نگاه به مسائل اقتصادی است. مسلما اقتصاد به معنای اقتصاد صرف، مطلوب یک جامعه اسلامی نخواهد بود و خارج از آمار و ارقام نظام‌های اقتصادی روز، نیازمند رشد مواردی چون مکارم اخلاقی و معنوی می باشیم که متاسفانه یا خوشبختانه برای سنجش آن‌ها، شاخص تعریف شده‌ای وجود ندارد. به نظر می‌رسد وظیفه اصلی تبیین بخش اسلامی این جهاد عظیم، بیش از هرکس متوجه حوزه‌های علمیه و مراکز دانشگاهی است. صد البته بررسی مسائل مربوط به مسائل بانکداری اسلامی و مسائلی از جنس بورس از نکات حائز اهمیت خواهد بود.

6. شاید بتوان ادعا کرد که در حرکت جهاد گونه اقتصادی؛ بیش از نهادهای دولتی و ارگان‌های رسمی، تک تک افراد جامعه در تحقق این آرمان سهیم خواهند بود. این نکته از دو حیث قابل تامل است. نخست اینکه، جهاد اقتصادی با توجه به بعد تلفیقی مادی-معنوی، نیازمند است تا مردم علاوه بر جهان بینی صحیح، با همت و کاری مضاعف، انجام آن را محقق نمایند و در مسیر تحقق این امر، توجه بیش از پیش مراکز قانونی و ارگان‌های رسمی، برای میدان دادن به بخش خصوصی و ایجاد امکانات مناسب برای حضور موثر اقشار جامعه ضروری می نماید. ثانیا با توجه به اینکه در اقتصاد، مصرف یک رکن اساسی است؛ نگاه عامه مردم به مقوله مصرف، باید به نگاهی صحیح تبدیل شود که انجام این مهم به آموزش و تبلیغات مناسب، جهت ایجاد فرهنگ صحیح مصرف نیازمند است. این مساله نیز در شعار سال جاری به شدت واضح است که شرح آن مقالات مفصلی را می طلبد.

7. یکی از نقاط قوت کشور در مساله جهاد اقتصادی، ورود جدی به مساله هدفمند کردن یارانه ها بوده است. گذشته از ضعف ها و قوت های موجود در اجرای این طرح عظیم اقتصادی به نظر می رسد در سال جاری نیازمند اجرای کامل و اصلاح نقاط ضعف خواهیم بود و با توجه به وضعیت حیاتی حاملان اصلی انرژی چون نفت و گاز، نیازمند بازنگری جدی در نحوه استفاده از این منابع عظیم خدادادی خواهیم بود. تحقق بهبود استفاده از این سرمایه های ملی مسلما بیش از هرچیز با افزایش سطح علمی و تکنولوژِک و تقویت روحیه اعتماد به نفس ملی و البته مدیریت صحیح اسلامی میسر می شود.

8. همانطور که اشاره شد، جهاد علاوه بر کار و تلاش مضاعف، شامل برخورد با موانع و رفع مشکلات است. در یک تقسیم بندی اجمالی می‌توان این موانع را به دو دسته تقسیم بندی نمود.

الف) موانع و مشکلات طبیعی که دارای خاستگاه درونی بوده و در مسیر تحقق هر جهش و پیشرفتی وجود خواهند داشت. مسائلی چون، موانع نشات گرفته از تفاسیر قانونی یا سوء برداشت های شخصی و سیاسی، عدم توجه لازم و کافی به بخش خصوصی، وجود نداشتن و یا ضعف رابطه مراکز علمی و صنعت، افزایش کیفیت تولیدات داخلی و فرهنگ گرایش به سمت مصرف ساخته‌های بومی، توجه صحیح و سرمایه گذاری بلند مدت برای قشر جوان، پرهیز از روحیه مصرف گرایی و تجمل، بهره گیری بهینه از مواهب خدادادی و منابع زیرزمینی، ایجاد امکان برخورداری از امکانات و فرصت‌ها برای تمامی اقشار جامعه، تناسب درآمد و پاداش در تمامی مراکز و ایجاد فرهنگ شایسته سالاری، وجود معیارهای دقیق سنجش و محاسبه اثربخشی صنایع مختلف، رو آوردن به سمت تبدیل صنایع خرد به صنایع عظیم و تولید کالاهای تک و مواردی از این دست، که همه این مسائل با دقت نظر و جهاد و خواست عمومی یک ملت و تضمین الهی «ان الله لا یغیر ما به قوم حتی یغیروا مابأنفسهم» قابل حل شدن می‌باشد.

ب) نوع دوم مشکلات، موانعی است که دشمنان و بدخواهان این ملت، در مسیر تحقق جهاد اقتصادی ایجاد خواهند کرد. به نظر می‌رسد در برابر تک عظیم ملت ایران، که با هوشیاری و دقت نظر در انتخاب مقصود عالی جهاد اقتصادی، سعی در فلج کردن بزرگ‌ترین تحریم اعمال شده علیه کشورمان را دارد؛ دشمنان این خاک و بوم نیز بیکار نخواهند نشست و در صدد تدارک پاتکی عظیم برخواهند آمد. به نظر نگارنده این تلاش مذبوحانه از چند حال خارج نخواهد بود.

1. افزایش تحریم‌ها از طریق ایجاد محدودیت‌های بیش‌تر اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر بزرگ نشان دادن این مهم از طریق شبکه‌های رسانه‌ای و تبلیغات سنگین بر تاثیرگذاری اعمال فشارها.

2. ایجاد تبیلغ فضای یاس و ناامیدی در اقشار مختلف جامعه با تاکید بر ناکارامدی نظام در عرصه‌های مختلف علمی، سیاسی و اقتصادی.

3. بحرانی نشان دادن وضعیت موجود کشور، از طریق اهرم‌های رسانه‌ای که با پوشاندن و سانسور دستاوردهای نظام و تخریب چهره‌های موثر در این عرصه همراه خواهد بود.

با توجه به موارد یاد شده، به نظر می‌رسد؛ تبیین و شفاف سازی فعالیت‌های ددمنشانه ای که دارای پتانسیل بالقوه‌ای برای ایجاد فتنه‌ اقتصادی می باشد؛ از اهمیت به سزایی برخوردار است و این بصیرت زایی در درجه نخست، بر عهده خواص جامعه خصوصا تشکلات دانشجویی است؛ تا با فراغتی که غالبا از درگیری با مسائل اقتصادی دارند؛ به بررسی و واکاوی این قبیل تحرکات بپردازند.

در آخر نیز به این موضوع تاکید میکنیم که باتوجه به وضعیت خاص منطقه و اینکه یکی از بارزترین شاخص‌های ارزیابی موفقیت یک نظام در دهکده جهانی، رشد و پیشرفت آمار و اعداد اقتصادی است؛ نیاز به جهادی اقتصادی برای تبدیل کشور عزیزمان به الگویی تمام عیار و قابل عرضه برای تمامی حکومت‌های جهان، بیش از پیش احساس می‌شود. نیازی که با تاکید بیش از پیش رهبری معظم بیش تر باید به سمت سرمایه ها و پتانسیل های بومی متمرکز گردد تا با حمایت از کار و سرمایه ایرانی به تولیدات بومی بیانجامد. امید است با این جهاد دوباره در عرصه فتح قله های اقتصاد، بار دیگر کشور عزیز و مردم سرافراز جمهوری اسلامی ایران، به لطف و عنایت حضرت حق، از این برهه حساس تاریخی و آزمون بزرگ سربلند خارج شوند و الگویی اسلامی، برای تمامی ملت‌های مظلوم جهان باشد.

 

والسلام علی من اتبع الهدی!

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۰۴

نظرات  (۸)

سلام سید جان
سال نو مبارک
امیدوارم امسال هم خیر ببینید
شعر زیبایی بود.
یاعلی
سال نو مبارک
شما دعوت شدید
وبلاگ ما با پست "چی بخورم چی نخورم...؟"بروز شده است خوشحال میشیم به ما سر بزنید و نظرتون رو بگین.
منتظر حضور گرمتون هستیم.
یاعلی
"بهار" تویی

که نیامده...عطرت دنیا را برداشته!
سلام
سال نوتون مبارک.حکایت مورچه عاشق و سلیمان نبی وداستان عدالت وجوانمردی انوشیروان ساسانی و...
سلام خدمت شما و عید بر شما بزرگوار مبارک....

آقا جان یا صاحب الزمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)

یک سال نیامدی و لبخند زدم
خود را به نبودن تو پیوند زدم

بی عاری و بی خیالی و... می دانم
یک سال گذشت و من فقط گند زدم
سلام. عرض خدا قوت و خسته نباشید.
ان شاالله سالمان پر از حرف شنوی از حضرت ماه و پر از تولید ملی باشد.
یاعلی
سلام
خدا خیرتون بده ان شا الله
موفق باشید در ادامه این راه پر پیچ و خم
پاسخ:
ممنون از لطفتون
کاش امسال نام سال فراتر از یک شعار بر زبان مسئولین رود...

مسئولین اینجا یعنی همه ما!
پاسخ:
انشالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی