بسم الله ِ عاشقی
جمعه, ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۱۲ ب.ظ
قبل ترها زیاد گفته بودم، نوشتن از حضرت ِ جنابت و یادت و سیاهه کردن برایت،
اذن می خواهد و توفیق و لیاقت و چه و چه و چه ...
وقت نداشتن ها و قطعی های مدام نت و سرهای همیشه مشغول به دنیایی که فانیست؛
همه بهانه های خودساخته اند!
تو اما به گوشه ی چشم پدرانه ات؛ قلم ِ دل شکسته ام را رخصت ِ رقص ِ خوش مستی ده برای تقلای نوشتن از تو و ننوشتن از غیر تو!
بسم الله الرّحمن الرّحیم؛
اول ِ بسم الله ِ عاشقی است
اول ِ بسم الله ِ عاشقی است
الحمدُ لله ِ ربّ العالمین
حتی وسط ِ معرکه ی گـ و د ا ل ...
ایّاک نعبدُ و ایّاک نستعین
شش ماهه ام فدیه ی اسماعیل شد!
ایّاک نستعین
وسط همه ی چه کنم چه کنم های کـ ر بـ لـ ا
ایّاک نستعین
آنوقت که نگاه ناپاکشان به خیام افتاد
ایّاک نستعین
از زیادی ایّاک نستعین های کـ ر بـ لـ ا...
اهدنا الصراط المستقیم
از تل تا مقتل؛
اینقدر خواند تا گمشده اش را
امامش را
برادرش را
حضرت ِ صراط را
وسط گـ و د ا ل پیدا کرد ...
حتی وسط ِ معرکه ی گـ و د ا ل ...
ایّاک نعبدُ و ایّاک نستعین
شش ماهه ام فدیه ی اسماعیل شد!
ایّاک نستعین
وسط همه ی چه کنم چه کنم های کـ ر بـ لـ ا
ایّاک نستعین
آنوقت که نگاه ناپاکشان به خیام افتاد
ایّاک نستعین
از زیادی ایّاک نستعین های کـ ر بـ لـ ا...
اهدنا الصراط المستقیم
از تل تا مقتل؛
اینقدر خواند تا گمشده اش را
امامش را
برادرش را
حضرت ِ صراط را
وسط گـ و د ا ل پیدا کرد ...
۹۱/۰۹/۱۷
سلام
بی نظیر، مثل همیشه.
الله یارتان و دعای خیر صاحب الزمان همراهتان.
یا حسین