یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اشرح صدر الحسین بظهور الحجه (عج)
شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد...
سلام بر تو ای جمعه ای که قرار است تمام امید ها و آرزوها را به خویش نزدیک نمایی و تمام رودها را به هم پیوند زنی . سلام بر تو ای جمعه ای که قرار است در لطافت پونه ها اردو زنی ٬ باز هم صدای اذان سبز به گوش می رسد . هیچ می دانی چند سال است که در انتظار تو غبار جاده ها را به چشم می خریم؟
عصر یک جمعه ی دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است ؟چرا آب به گلدان نرسیده است ؟چرا لحظه ای باران نرسیده است ؟و هر کس در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است و به ایمان نرسیده است و غم عششق به پایان نرسیده است ؟ بگو حافظ دل خسته از شیراز بیاید.
بنویسد .که هنوزم که هنوزاست چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است ؟دل عشق ترک خورد :گل زخم نمک خورد :زمین مرد:زمین مرد :خداوند گواه است. دلم چشم به راه است و در حسرت یک پلک نگاه است.ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی: برسد کاش صدایم به صدایی ....
عصر این جمعه ی دلگیر .وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس .تو کجایی گل نرگس ؟
نگهم خواب ندارد .قلمم گوشه ی دفتر .غزل ناب ندارد .شب من روز و نه مهتاب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره :
مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد .....؟؟
تو کجایی ..؟تو کجایی؟ شده ام باز هوایی .شده ام باز هوایی ....
تو کجایی ....
از سید حمیدرضا با اندکی تغییر