می گفت؛ غیاب شیطان، تجربهای است که تنها توی همین روزهای ماه مبارک، میتوان آن را چشید ...
اصلا بخشی از فراغت و آرامش لحظههای رمضانی، وامدار نبودن شیطان است ...
خدا از همان شب اول، دست و پای شیطان را از توی زندگیمان جمع کرده است که ایمانمان دارد کمی هوای تازه میخورد ...
وگرنه، ما همانی هستیم که بودیم ...
زورمان نمیرسید یکتنه شیطان را کنار بزنیم و تمرین بندگی و اطاعت کنیم ...
طعم شیرینی دارد، نه؟!
حس رهایی و سبکی غریبی که بوی قرابت میدهد ...
من اما این روزها وجدان کرده ام که در دفتر ِ حساب ِ بی حساب ما؛
فلا تلومونی و لوموا انفسکم های شیطانی، سرلوحه ی کتاب ِ آیت های رحمانی اند!
آری در برهوت ِ کویری ِ روزمرگی ها،
شیطان
کم تقصیرترین است ...
الهی، اعــــوذ بک من نفسی
الهی، اشکو الیک من نفسی
الهی،
نفسی ...
نفسی ...
نفسی ...
آهای همه ی بدبخت بیچاره های دست خالی
کریم بودن ِ حضرت کریم، نه مغلطه می شناسد، نه سفسطه می داند
نه ان قُلت بردار است و نه حضرت ِ جوادش اهل لُغُز خواندن است و قُمپز در کردن!
پس حالا که ناعبدان ِ عاصی ِ مسرف در گناهش را، به ندای محبت ِ یا عبادی* خوانده؛
به حکم دلم؛
یاس از رحمت کریمانه اش، نالوتی ترین ِ نمک نشناسی های ناقیصرانه است !!!
حضرت ِ ربُّ الکریم
اینجا کلی نابنده ی نامهمان ِ ناخوب،
از جنس ِ همان شب ِ امتحانی های خوش خیال ِ بیابانی،
زیرچشمی هم که شده در انتظار بارش ِ رحمت های کریمانه توست
فلا تخیّب رجایی یا حضرت ِ غیاث
تا لای ِ درب های رحمت مهمانی ات هنوز باز است؛ اغثنا
یا من بابه مفتاح لطّالبین
(فی رمضان و غیر رمضان!)
اینجا اگر بدبخت های محروم از سفره ی رحمانی ِ مغفرت**، شقی ترین اند؛
خدای احمد؛
خدای بدبخت ها هم هست!
ای به فدای ِ و ما انت علیهم بوکیل هایت ...
آهای همه!
خدای بعد از رمضان اگر همان خدای مهربان ِ ماه رمضانیست؛
بنویسید آیه ی 6237 ام را
فلاتحزنوا و لا تخافوا و لا تقنطوا
فلیفرحوا بفضله و رحمته !
و البته کمی هم؛
واتّقوا ...
* قل یاعبادی الذین أسرفوا على أنفسهم
لا تقنطوا من رحمة*الله
إن الله یغفر الذنوب جمیعا
** قال الرّسول الله صلّی الله علیه و آله؛
فَإِنَّ الشَّقِیَّ؛مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ ...
*رفیقی می گفت تاویل ِ رحمت،
سفینة النّجاة ِ حضرت ِ ارباب است ...
یا ربّ الحسین بحقّ الحسین؛
هرچی خودت صلاح می دونی!