محمد اسماعیل دولابی در روستای دولاب از توابع تهران زاده شد. در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و در عین حال به صورت آزاد به دانشآموزی در جلسات علمای دینی معاصر مانند آیت الله سید محمد شریف شیرازی، آیت الله شاهآبادی، آیت الله تقی بافقی، شیخ غلامعلی قمی و شیخ محمد جواد انصاری پرداخت.
حاج اسماعیل دولابی در محافل پیرامون خود نماینده درک متفاوت و فراگیری از دین با تکیه بر مفاهیم محبت و زیبایی بود و این بیان جدید باعث جذب جوانان و قشر تحصیلکرده در جلسات هفتگی وعظ او بود.
اسماعیل دولابی در تاریخ ۹ بهمن ۱۳۸۱ درگذشت و در حرم حضرت معصومه در قم به خاک سپرده شد.
اینم یه قسمت از صحبت هاشون از طوبی محبت:
شهید محبت سر و صدایی ندارد.کسی شمشیری نمی بیند٬صدای شمشیری نمی شنودانسان را خیلی مخفی شهید می کند.آن چنان می کشد که صدایی در نمی آید. خون هم ندارد.عزیز من به میدان بیا و قشنگ معامله کن.مردانه و جوانمردانه بیا.
کمر ها را محکم ببندید٬جوانمرد باشید! روز قیامت سرفراز باشید.آدم٬دم شمشیر عزیز است.با جرات و قشنگ به میدان می رود.اگر جای بدی بود ـ مثل جهنم ـ با اکراه می رفت.از زیر بار آن در می رفت.
در مورد جهنم هر چه می توانی از زیر بارش در رو.حتی در کسب که امر معاش مربوط به آن است.چون یک طرف آن خطرناک است و از جهنم سر در می آورد.می گوید:صبح دیر به طرف کسب دنیا برو.جز اموری که مربوط به حوایج روز مره مردم است٬مثل نان و غذای مردم٬که باید به خاطر آن زود به سوی کسب رفت.این حسابش عقلایی است.اگر زود می روی بگو:می روم هم تفریح کنم و هم تماشا؛و نانی بپزم تا مردم بخورند.مخلوط کن؛برای دنیا صرف زود به دنبال کسب نروید.
فرمودند: در امر دنیا طوری کار کم که گویا همیشه زنده ای و در امر آخرت طوری کار کن که گویا امشب می میری