جهاد برای فتح قله های اقتصاد
یکی از اصول مدیریتی پیشرفته، در هر تشکیلات، یا در مقیاس بزرگتر، در هر نظام؛ جهت دهی مناسب در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر است. از منظر استراتژیک نیز، تعیین و تبیین اهداف اصلی نظام از دیگر وظایف هر حاکمیت است که البته مستلزم شناخت دقیق از پتانسیلها و تواناییهای جامعه و همچنین آگاهی لازم از شرایط روز جهان و منطقه میباشد. معمولا مدیران موفق همواره به روی مقاصد اصلی خود به هر عنوان تاکید داشته و در تلاش اند تا اهداف مورد نظر خویش را، به انحای گوناگون برای جامعه تحت نظرشان، تبدیل به آرمان نمایند و علی رغم تحرکات کاتورهای بخشهای مختلف، که در نگاه نخست به جهت های متفاوتی میباشد؛ حرکت جمعی و مجموع جبری تلاشهای نظام، همگی به سمت و سوی پیشبرد هدف غایی مجموعه، ختم شود.
در همین راستا نامگذاری هر سال، توسط مقام معظم رهبری، حرکتی است مبارک، در راستای رسیدن به نوعی وحدت و انسجام ملی، برای نیل به یک مقصود بزرگ. مقاصدی که دست یابی به آنها در نخستین نگاه، دور از دسترس مینماید؛ با تلاش همه جانبه که البته در گام اول نیازمند معرفتی صحیح نسبت به هدف تعیین شده است؛ میتواند به مصداق وعده »ید الله مع الجماعه» به اهدافی قابل دستیابی مبدل گردد.
خارج از تحلیل و بررسی نامگذاری سالهای گذشته و پرداختن به نقاط قوت و ضعفی که وجود داشته؛ باید دقت داشت که واکاوی دقیق دلایل و عوامل موثر، در نیل یا عدم دستیابی به اهداف تعیین شدهای چون کار مضاعف، همت مضاعف؛ امریست ضروری که در پیشبرد مقاصد آینده نیز موثر خواهد بود؛ در این نوشتار به نکاتی چند، پیرامون آغازین سال دهه 90 که به سال جهاد اقتصادی مسمی گشته است؛ میپردازیم.
1. از بهترین روشهای تحلیل یک مساله، بررسی واژه به واژه آن از دیدگاه علم لغت میباشد. از این منظر جهاد برگرفته از ریشه جهد و جهد به معنای تلاش و حرکت است؛ اما نوعی تلاش ویژه و مضاعف. حرکتی که که باید دارای شتاب لازم جهت جهش از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب باشد. پس جهاد، با کار معمولی یا روزمره بسیار متفاوت است. سخن دیگر اینکه معنایی که از استعمال واژگان جهاد بر ذهن متبادر میگردد؛ مفهومی است جمعی و گروهی. و از این حیث با مفاهیمی چون نهضت دارای مشابهت است؛ اما اگر نهضت را به معنای برخاستن و شروعی بدانیم که حتی اگر اندک باشد مطلوب است؛ جهاد دارای معنایی بالاتر و به تلاشی خاص برای یک جهش بزرگ اطلاق میگردد. همچنین از منظر علم لغت، برای معنای لغوی اقتصاد، تعاریف مختلفی بیان شده است. برخی آن را به معنای میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری دانستهاند که در آیهی «و اقصد فی مشیک» نیز به همین معنی به کار رفته است و برخی آنرا از معنای عرفی آن تعمیم داده و معادل economy میدانند. که از این حیث ارسطو، علم اقتصاد را مدیریت خانه در گستره زمان تعریف کرده و آدام اسمیت آن را علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل معرفی کرده است. استوارت میل نیز در تعریفی مشابه، اقتصاد را بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع میداند و شاید بتوان در تعریفی جامع تر، اقتصاد را کسب و تولید درآمد و تمتع از آن برای تربیت دادن زندگی دانست.
2. گذشته از این معانی لغوی، در فرهنگ اسلامی، واژگان جهاد دارای نوعی بار معنوی است تا جایی که بارها در ساختار فعل امر «جاهدوا» در قرآن کریم استعمال گشته است. حال ترکیب کلام مقدس جهاد، با اقتصادی که غالبا در چارچوب مسائل مادی محدود میشود؛ تلفیقی است ظریف از کنار هم نشاندن این دو امر مادی و معنوی که پیش از این نیز، توسط معمار کبیر انقلاب اسلامی در ترکیب واژه جهاد سازندگی به کار رفته است.
3. نکته دیگری که ذکر آن خالی از لطف نیست، توجه به تفاوت معنایی دو مفهوم جهاد و هجرت است. هجرت در فرهنگ اسلامی نوعی دوری جستن از موانع و مشکلاتی است که تحمل آنها دشوار بوده و البته اگر مطابق با اوامر الهی و با قصد انجام اوامر دینی و هجر از مواردی که مورد نهی خداوند است انجام گیرد؛ امریست صواب، که در قرآن کریم نیز مصادیق مهاجرین ماجور خوانده شدهاند. اما جهاد با یک بار معنایی فراتر، به معنای جهد و کوشش برای روبه رویی با موانع و تلاش برای رفع آنهاست.
4. آخرین صحبت پیرامون لفظ جهاد آنکه، استعمال این کلام خواه ناخواه فضایی نظامی را در ذهن مجسم میکند که می توان از این وجه تشابه استفاده نمود. برای مثال، در محیط نظامی در درجه اول، به یک دیده بان نیازمندیم و در عرصه جهاد اقتصادی نیز، گام نخست، رصد وضعیت جامعه بین الملل از حیث پارامترهای اقتصادی و شناخت صحیح و واقع بینانه از استعدادها و پتانسیلهای داخلی میباشد.
5. در هر عرصه من جمله جهاد اقتصادی، پس از مشخص شدن مقصود مطلوب، گام بعدی ترسیم یک نقشه راهبردی برای اهداف تعیین شده در چشم انداز میباشد؛ که مسلما پیشبرد این امر بیش از هرکس برعهده کارشناسان اقتصادی است تا با دیدی علمی و اسلامی، قلههای پیشرفت را برای صنعتگران و عوامل موثر در اقتصاد ترسیم نمایند. لازم به تذکر است همانگونه که اشاره شد؛ جهاد اقتصادی علاوه بر مفهوم مادی خود، دارای نوعی بار معنوی نیز میباشد که این مهم نیازمند تعریف یا تصحیح نگاه به مسائل اقتصادی است. مسلما اقتصاد به معنای اقتصاد صرف، مطلوب یک جامعه اسلامی نخواهد بود و خارج از آمار و ارقام نظامهای اقتصادی روز، نیازمند رشد مواردی چون مکارم اخلاقی و معنوی می باشیم که متاسفانه یا خوشبختانه برای سنجش آنها، شاخص تعریف شدهای وجود ندارد. به نظر میرسد وظیفه اصلی تبیین بخش اسلامی این جهاد عظیم، بیش از هرکس متوجه حوزههای علمیه و مراکز دانشگاهی است.
6. شاید بتوان ادعا کرد که در حرکت جهاد گونه اقتصادی؛ بیش از نهادهای دولتی و ارگانهای رسمی، تک تک افراد جامعه در تحقق این آرمان سهیم خواهند بود. این نکته از دو حیث قابل تامل است. نخست اینکه، جهاد اقتصادی با توجه به بعد تلفیقی مادی-معنوی، نیازمند است تا مردم علاوه بر جهان بینی صحیح، با همت و کاری مضاعف، انجام آن را محقق نمایند و در مسیر تحقق این امر، توجه بیش از پیش مراکز قانونی و ارگانهای رسمی، برای میدان دادن به بخش خصوصی و ایجاد امکانات مناسب برای حضور موثر اقشار جامعه ضروری می نماید. ثانیا با توجه به اینکه در اقتصاد، مصرف یک رکن اساسی است؛ نگاه عامه مردم به مقوله مصرف، باید به نگاهی صحیح تبدیل شود که انجام این مهم به آموزش و تبلیغات مناسب، جهت ایجاد فرهنگ صحیح مصرف نیازمند است.
7. همانطور که اشاره شد، جهاد علاوه بر کار و تلاش مضاعف، شامل برخورد با موانع و رفع مشکلات است. در یک تقسیم بندی اجمالی میتوان این موانع را به دو دسته تقسیم بندی نمود.
الف) موانع و مشکلات طبیعی که دارای خاستگاه درونی بوده و در مسیر تحقق هر جهش و پیشرفتی وجود خواهند داشت. مسائلی چون، موانع نشات گرفته از تفاسیر قانونی یا سوء برداشت های شخصی و سیاسی، عدم توجه لازم و کافی به بخش خصوصی، وجود نداشتن و یا ضعف رابطه مراکز علمی و صنعت، افزایش کیفیت تولیدات داخلی و فرهنگ گرایش به سمت مصرف ساختههای بومی، توجه صحیح و سرمایه گذاری بلند مدت برای قشر جوان، پرهیز از روحیه مصرف گرایی و تجمل، بهره گیری بهینه از مواهب خدادادی و منابع زیرزمینی، ایجاد امکان برخورداری از امکانات و فرصتها برای تمامی اقشار جامعه، تناسب درآمد و پاداش در تمامی مراکز و ایجاد فرهنگ شایسته سالاری، وجود معیارهای دقیق سنجش و محاسبه اثربخشی صنایع مختلف، رو آوردن به سمت تبدیل صنایع خرد به صنایع عظیم و تولید کالاهای تک و مواردی از این دست، که همه این مسائل با دقت نظر و جهاد و خواست عمومی یک ملت و تضمین الهی «ان الله لا یغیر ما به قوم حتی یغیروا مابأنفسهم» قابل حل شدن میباشد.
ب) نوع دوم مشکلات، موانعی است که دشمنان و بدخواهان این ملت، در مسیر تحقق جهاد اقتصادی ایجاد خواهند کرد. به نظر میرسد در برابر تک عظیم ملت ایران، که با هوشیاری و دقت نظر در انتخاب مقصود عالی جهاد اقتصادی، سعی در فلج کردن بزرگترین تحریم اعمال شده علیه کشورمان را دارد؛ دشمنان این خاک و بوم نیز بیکار نخواهند نشست و در صدد تدارک پاتکی عظیم برخواهند آمد. به نظر نگارنده این تلاش مذبوحانه از چند حال خارج نخواهد بود.
1. افزایش تحریمها از طریق ایجاد محدودیتهای بیشتر اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر بزرگ نشان دادن این مهم از طریق شبکههای رسانهای و تبلیغات سنگین بر تاثیرگذاری اعمال فشارها.
2. ایجاد تبیلغ فضای یاس و ناامیدی در اقشار مختلف جامعه با تاکید بر ناکارامدی نظام در عرصههای مختلف علمی، سیاسی و اقتصادی.
3. بحرانی نشان دادن وضعیت موجود کشور، از طریق اهرمهای رسانهای که با پوشاندن و سانسور دستاوردهای نظام و تخریب چهرههای موثر در این عرصه همراه خواهد بود.
با توجه به موارد یاد شده، به نظر میرسد؛ تبیین و شفاف سازی فعالیتهای ددمنشانه ای که دارای پتانسیل بالقوهای برای ایجاد فتنه اقتصادی می باشد؛ از اهمیت به سزایی برخوردار است و این بصیرت زایی در درجه نخست، بر عهده خواص جامعه خصوصا تشکلات دانشجویی است؛ تا با فراغتی که غالبا از درگیری با مسائل اقتصادی دارند؛ به بررسی و واکاوی این قبیل تحرکات بپردازند.
در آخر لازم میدانم تاکید نمایم، باتوجه به وضعیت خاص منطقه و اینکه یکی از بارزترین شاخصهای ارزیابی موفقیت یک نظامع در دهکده جهانی، رشد و پیشرفت آمار و اعداد اقتصادی است؛ نیاز به جهادی اقتصادی برای تبدیل کشور عزیزمان به الگویی تمام عیار و قابل عرضه برای تمامی حکومتهای جهان، بیش از پیش احساس میشود. امید است بار دیگر کشور عزیز و مردم سرافراز جمهوری اسلامی ایران، به لطف و عنایت حضرت حق، از این برهه حساس تاریخی و آزمون بزرگ سربلند خارج شوند و الگویی اسلامی، برای تمامی ملتهای مظلوم جهان باشد.
والسلام علی من اتبع الهدی!