به نام ِ خدای بدبخت ها ...
امروز را دلم میخواهد بساط ِ دست و پاگیر ِ آداب ِ مقدمه گفتن ها و صغری و کبری چیدن های معمول را از ریشه ی ظاهرسازی ها و بزک کردن های پرحاشیه، بیخیال ِ بچگانه شوم و یکهو بروم سراغ اصل ِ حرف های ناگفته دلم!
راستش را بخواهی این روزها که در میانه ی گرد و خاک های ساختمانی، دل مشغول ِ روزمرگی های خودساخته ام، عطش ِ سیاهه کردنم برای تو اگر بیش تر از عطش ِ حلقوم ِ پرگرد و خاک رمضانیم نباشد کم تر نیست ...
من اما این روزها سخت دلتنگم!
دلتنگ ِ دلتنگی کردن ِ این شلخته نوشت های پریشانی، به یاد فقد الطّال الصّداهای ندیدن ات
دلتنگ ِ قربانی کردن ِ واژه واژه های دست چین شده ی عاشقی، به پای ناز ِ نام شهلایی ات
دلتنگ ِ نوازش کردن تـهفه های سراسر جـهل نابنـدگی، به تـک نگاه لــطف ِ کـــریمانه ات
دلتنگ ِ بدمستی کردن ِ تقلاهای بچگانه ی عاشقی، به تماشای نام احلا من العسلت
و هرکه نداند تو اما خوب می دانی پریشانیاتم از چه و که و کجا می جوشند
تو خوب می دانی برای من رمضان و محرم بهانه ها ی ناب ذکر اند که عهد اخوت ِ همیشگیشان را به ذکر عطش ِ لب های پر عطش ِ حضرت ارباب خوانده اند!
تو خوب می دانی که این روزها خدایت را به عدد علم بی نهایتش شاکرم و ذکر الحمد برداشته ام که از توفیق ِ زیارت ِ حضرتت محرومم (!) که مرا طاقت تماشای کویر ِ عطش لب هایت نیست...
و من اما حال دلم خوب نیست!
آری جناب طبیب؛
این روزها که دایره ی تنگ بهره ام از ماه ضیافت حضرت کریم، محصور گرسنگی ها و تشنگی های حیات ِ حیوانی است؛ روح ِ سراپا چرک الود ِ روزمرگی ها، اینقدر سیراب ِ گنداب های غرور و شرور دنیایی هست که با عطش ِ شوق ِ مناجات ها و استغفارها و سحرهای خوبانت، غریبه است
و من خوب میدانم که حضرت ولی الله ات به حکم آیه آیه های علّام القلوب، از وخامت ِ حال ِ بی حال نابنده ات آگاه ترست
من اما بیشترتر می دانم(!) که فضل و لطف و کرم ِ جمالت به حکم آیه های وجه اللهّی ات بر جباریت ها و قهاریت ها و جلالیّت های حضرتت چربش ِ رحمانیّت دارد!
پس بیا و به رسم ادای دین های بی منت ِ پدرانه؛ نام ِ سیاه ِ فرزندان ِ نااولادت را، لابه لای ابوحمزه های علی ابن الحسین واره ات جاری ِ رحمت کن و برایمان مجیر ِ استعاذه از نفس یاغی بخوان و به وقت ِ نورانی آخرین سحرهای مبارکی که متبرک به مناجات خوانی های توست ما را،
ما را،
ما را،
...
بابت این سیاهه ی بی پایان، عذر تقصیر!
نگاه لطفت کم تر از آنی برداشته شود مایی نخواهد بود ...
بعضی وقت ها لال مانی باید گرفت
کاش میفهمیدم که تو را
باید سکوت کرد ...
عید بر شما مبارکــــــــ
خدا قوتـــــــــــــــــــــ
یا زهرا کربــــــ بلا انشاالله